هستم .... پس زندگی می کنم

ساخت وبلاگ
باز هم من و این کاغذ سفید .. چندسالی میشه که نوشتن رو ترک کرده م. اما نه به طور کامل. مدتی بود که نوشتن برام بی معنی شده بود.در طی این سالها چند باری نوشتم و پاکشون کردم. به دفتر اطمینانی نداشتم و هنوز هم ندارم. ولی اینجا تا آدرست رو به کسی ندی میتونی راحت بدون نام و نشون فقط بنویسی. اینقدر بنویسی که سبک بشی. نوشتن هیچ چیزی رو حل نمی کنه. هیچ مشکلی رو از بین نمیبره اما لاقل یکم،فقط یکم سبکت می کنه هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : اولین,نوشته, نویسنده : mdistinctivea بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 18:40

قبلا خیلی بیشتراز اینا می نوشتم. شاید هرروز بارها به وبلاگم سر میزدم. اما الان نمیدونم چی شده که دیگه انگیزه ای برای نوشتن ندارم. حتی بعضی وقتااینقدر حرفها رو توی خودم مرور می کنم که خسته شم اما برای نوشتن تنبلی می کنم. توی این یک ماه خیلی اتفاقا افتاد. می تونست اتفاقای خوبی باشه اما نبود. از تولدی که گذشت و هیچ خبری از کادویی تولد نشد. بچه شدم. شاید. اما دیگه نمی تونم بی توقع باشم. روزگاری که بی توقع بودم گذشت. شاید از ترسه. از ترسهروزایی که بی توقع و با عشق کلی زحمت کشیدم و نتیجه ش رو دیدم. اما حالا از ترس اینکه دوباره خوبیام وظیفه شمرده بشه انتظار دارم. هر چند بازم انتظاراتم بر آورده نمیشه. همسری همش درگیر کارشه. خودش قبل ازدواج می گفت می ترسم از روزی که اینقدر درگیر کار بشم که تورو فراموش کنم و چه زود این ترس به واقعیت تبدیل شد. حتما خودش رو میشناخته که این حرف رو زده. روزی که می تونست قشنگترین روز زندگیم بشه به تنهایی گذشت و اخر شب ی کیک و گل . و بعدش بازم کار و کار. من موندم آخرین نفر و آخرین کار آخرین الویت. نمیتونم این روفراموش کنم. مدام جای خالیش رو میبینم و مدام میگه که غر می هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdistinctivea بازدید : 82 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:14

سکون یا سکوت. درگیرشم. این آرامشی که دارم حس خوبی بهم میده. اما نباید توش بمونم. بعضی وقتا حس می کنم نیاز به سکوت بیشتری دارم. سکوت بیشتر در طول روز. انگار نمی تونم با این نصفه نیمه ها فکرم رو آزاد کنم. یکم عمق بیشتری لازم داره. ولی نباید طولانی تر از این بشه. نباید. روزای آروم روزای خوبین. تجربه اینو ثابت کرده. گاهی احساس خوشبختی می کنم . از اینکه آرومم و همسر مهربونی دارم. اما . اما . اینا خوشبختی زودگذری هستش چون رضایت درونی از کارای خودم ندارم. در حال حاضر پلیس خونه شدم. بیست و چهار ساعت توی خونه بدون هیچ فعالیت اجتماعی و فرهنگی و ... کسل کننده س. و قطعا برای هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mdistinctivea بازدید : 43 تاريخ : شنبه 17 مهر 1395 ساعت: 13:41

باز هم من و این کاغذ سفید .. چندسالی میشه که نوشتن رو ترک کرده م. اما نه به طور کامل. مدتی بود که نوشتن برام بی معنی شده بود.در طی این سالها چند باری نوشتم و پاکشون کردم. به دفتر اطمینانی نداشتم و هنوز هم ندارم. ولی اینجا تا آدرست رو به کسی ندی میتونی راحت بدون نام و نشون فقط بنویسی. اینقدر بنویسی که سبک بشی. نوشتن هیچ چیزی رو حل نمی کنه. هیچ مشکلی رو از بین نمیبره اما لاقل یکم،فقط یکم سبکت می کنه. از این همه حجم کلمه که تورو درگیرت می کنه شاید، شاید رهات کنه. این چند سال اخیر یه چیز رو خوب فهمیدم، و اونم اینکه خوشبختی توی وجود آدماست. یعنی اگر بخوای احساس خوشب هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : اولین نوشته فرهادجعفری,اولین نوشته به خط میخی,اولین نوشته وبلاگ,اولین نوشته جیمز جویس,اولین انجیل نوشته شده,اولین قران نوشته شده,اولین کتابی که نوشته شد,اولین کتاب نوشته شده,اولین بوسه نوشته ی شاذه,اولین خط نوشته, نویسنده : mdistinctivea بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:00

 

حاضرم بدنم، گردنم، دستم درد بگیره اما دلیل این درد بخاطر این باشه که تا صبح توی بغل تو خوابیده باشم. حاضرم موقع خواب نفسم تنگ بشه و دلیلش این باشه که صورتم روی قفسه سینه ت بوده و حتی جایی برای نفس کشیدن هم نداشتم.

برای داشتن آغوش تو همیشه بچه میشم. همیشه از نداشتنش دلم بهونه میگیره و به قول تو بداخلاق میشم. کاش دلیل این بداخلاقیارو میدونستی. کاش از گفتنش ترس نداشتم.  

 

هستم .... پس زندگی می کنم...
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : بدن درد بعد از ورزش,بدن درد نشانه چیست,بدن درد سرماخوردگی,بدن درد و لرز,بدن درد بعد از بدنسازی,بدن درد بعد از خواب,بدن درد شدید,بدن درد شدید نشانه چیست,بدن درد در دوران بارداری,بدن درد و تب, نویسنده : mdistinctivea بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:00

از مرد وفا مجو هرگز او معنی عشق را نمی داند   روحت شاد فروغ عزیز   ساعت ده یازده یا نهایت نه شب میاد خونه و یا شش دانگ حواسش پای تلویزیونه یا تلفن و یا کار با سیستمش با نرمی از خواب صداش می کنم و نتیجه ش میشه بدخلقیش، با گاز و نیشگون یا گاهی با ترشرویی جوابم رو میده و میگه چرا دیر بیدارم کردی من ساعت رو کوک کرده بودم در حالیکه بیشاز صد بار صداش کردمو نشنیده، از در که میادخونه به استقبالش میرم و بوسش می کنم و نهایت یه بغل زورکی جوابم باشه، باهاش دردو دل هم که می کنم فقط چند جمله از حرفام رو میشنوه و یه جوری با بی تفاوتی جواب میده و حرف میزنه انگار که نه انگار هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : تلخی ایام,تلخی ایام نیست,مشکلم تلخی ایام نیست, نویسنده : mdistinctivea بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:00

بازم درباره آدمای قبلی زندگیمون حرف زدیم. بازم کار اشتباه. حرفای تلخی شنیدم. بهم گفت آدمی که یه بار بریده دفعه ی دوم راحت تر میتونه ببره. من خودم به این حرف رسیدم اما توی زندگی جدیدم تصمیم گرفته بودم به موندگاری فکر کنم. به این که آدم جدید زندگیم برای همیشه میتونه یار و همدمم باشه. حرفش دلم رو لرزوند. آخه روی آدم قبلی زندگیمم همین حساب رو باز کرده بودم.اصلا زیادی حساب باز کرده بودم و خودم رو غرق زندگی میدیدم که این بلا به سرم اومد. چشم باز کردم و دیدم ته چاه هستم.ازش پرسیدم چقدر میتونم بهت دلگرم باشم وجواب داد سوال سختی پرسیدی نمیتونم جوابش رو بدم. کاش در هستم .... پس زندگی می کنم...ادامه مطلب
ما را در سایت هستم .... پس زندگی می کنم دنبال می کنید

برچسب : من تازه ازدواج,من تازه عروسم,من تازه فهمیدم باردارم,من تازه باردار شدم,از من تازه مسلمان بگذر,من خدای تازه می خواهم,من خدایی تازه میخواهم,گل من تازه بمون,دل من تازه جوونی میکنه,من خداي تازه ميخواهم, نویسنده : mdistinctivea بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 4:59